خاطرات حدیث
سلام عزیزم امشب که دارم برات این نوشته ها را می نویسم9ماه و27 روز است که کنارمونی نمی دونی که چقدر دوست داشتنی شدی شما ساعت12:15دقیقه به این دنیا آمدی وتقریبا3k200gبودی یک شب تا صبح بیمارستان بودیم فرداش بابا آقا جون ومامانی آمدن دنبالمون و باهم رفتیم خانه در خانه آقا جون باباجون ومامان جون وعمه فاطمه منتظرت بودن عمه فائزه هم بعد از مدرسه به دیدنت آمد ...
نویسنده :
moha
0:11